ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
دلنوشته ای از احساسات من ؛
احساساتی از جنس آتش ، شعله ور
حرف هایی از اعماق وجود ، نا گفته ها
خنده هایی از جنس درد ، لبخند مصنوعی
و گریه هایی در عمق تنهایی ، سیل اشک
در آغاز نوشتن مینویسم از حرف هایی که به زبان آوردن آن دشوار است ، از روزهایی که شاید بهتر از بدتر بود ...
خاطره هایی خاک شده دور از دیدگانم نوشته هایی که اِسانس آرامش دارند اما برای دیگران به طعم لذت ... بغض هایی که راه نفس کشیدن را میبندند و فریادانه میگویند سکوت کن ...